با آژانس هزاره فاصله کوتاه شد
ثبت رايگان آگهي خطوط موبايل صفر و کارکرده
دائمي، اعتباري، پيام رسان
همراه اول، تاليا و ايرانسل
در سايت فاصله کوتاه همراه با امکانات و جستجوي پيشرفته، قابليت چاپ ليست خطهاي موجود به تفکيک کد و وضعيت سيمکارت، مناسب براي فروشندگان و خريداران خطوط تلفن همراه
خريد و فروش گوشيهاي دست دوم تلفن همراه با نمايش تصاوير به صورت کامل
فروشگاه فاصله کوتاه، لذت خريد اينترنتي را براي شما فراهم مي آورد، خريد کادوي ولنتاين در فاصله کوتاه
حسني شاعر كلاس ماست
بچه ي خيلي باحاليه
وقتي بهش تبريك مي گفتم اساس شكار ميشد كه يعني چي مگه شما از خودتون هويت ندارين كه جشن هاي چند تا آمريكايي را به هم تيريك مي گين و خلاصه از همين حرفا!!!!!!!!!!!!!!!ما هم كلي بهش خنديديم نگو اين بيماري تذكر فراگير!!!!!!!!!!!!
چند ساليست حوالي 25 بهمن ماه (14 فوريه) كه مي شود هياهو و هيجان را در خيابان ها مي بينيم. مغازه هاي اجناس كادوئي لوكس و فانتزي غلغله مي شود. همه جا اسم Valentine به گوش مي خورد. از هر بچه مدرسه اي كه در مورد والنتاين سوال كني مي داند كه :
"در قرن سوم ميلادي كه مطابق مي شود با اوايل امپراطوري ساساني در ايران، در روم باستان فرمانروايي بوده است بنام كلوديوس دوم. كلوديوس عقايد عجيبي داشته است از جمله اينكه سربازي خوب خواهد جنگيد كه مجرد باشد. از اين رو ازدواج را براي سربازان امپراطوري روم قدغن مي كند.كلوديوس به قدري بي رحم وفرمانش به اندازه اي قاطع بود كه هيچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان را نداشت.اما كشيشي به نام والنتيوس(والنتاين)،مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي كرد.كلوديوس دوم از اين جريان خبردار مي شود و دستور مي دهد كه والنتاين را به زندان بيندازند. والنتاين در زندان عاشق دختر زندانبان مي شود .سرانجام كشيش به جرم جاري كردن عقد عشاق،با قلبي عاشق اعدام مي شود...بنابراين او را به عنوان فدايي وشهيد راه عشق مي دانند و از آن زمان نهاد و سمبلي مي شود براي عشق!" ...
اما كمتر كسي است كه بداند در ايران باستان، روزي موسوم به روز عشق بوده است!
سپندار مذگان جشن زمين و گرامي داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پيدا مي كردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه مي دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت مي كردند.
"اطلاع داشتن از فرهنگ هاي ساير ملل" و "مرعوب شدن در برابر آن فرهنگ ها" دو مقوله كاملا جداست.با مرعوب شدن در برابر فرهنگ و آداب و رسوم ديگران، بي اينكه ريشه در خاك، در فرهنگ و تاريخ ما داشته باشد، اگر هم به جايي برسيم، جايي ست كه ديگران پيش از ما رسيده اند و جا خوش كرده اند...!
ميدانم دير است، ميدانم کمتر کسي به اين چيزها توجه ميکند،ولي مهرباني کنيد، اگر تنها حس کرديد که اين نوشته تلنگري است،براي دوستانتان هم بفرستيد. اگر بخواهيم در آيندهاي نزديک ميتوانيم...
تنها دو هفته مانده، تصميمش آنقدر سخت نيست. تنها چهار روز هديه تان را بيشتر پيش خودتان نگه داريد، همين!
سپاسگزارم : کاوه (Kaveh_666)
همينطور كلمه Thanks بيش از سپاسگزارم و Good bye بسيار راحت تر از «بدرود» در دهان ها مي چرخد و اگر کسي هم مثل من از اين واژه ها استفاده کند مسخره اش ميکنيم!!!
ما حتي به اين هم بسنده نكرده ايم!
اين روزها مردم برگزاري جشن ها و مناسبت هاي خارجي را نشانه تجدد، تمدن و تفاخر مي دانند.سفره هفت سين نمي چينند، اما در آراستن درخت كريسمس اهتمام مي ورزند!
جشن شب يلدا كه به بهانه بلند شدن روز، براي شكرگزاري از بركات و نعمات خداوندي برگزار مي شده است را نمي شناسند، اما همراه و همزمان با بيگانگان Thanks Giving يا روز شكرگزاري برپا مي كنند!
همه چيز را در مورد Valentine و فلسفه نامگذاريش مي دانند، اما حتي اسم "سپندار مزگان" به گوششان نخورده است.
فاطمه جان اين يكي از ايميلهامه،شايد تو هم خونده باشيش. چيزي درباره ي اين روز ايراني شنيده بودي تا حالا؟؟؟؟ من خيلي از ايرانيهاي مسلمان را ديدم كه درخت كريسمس مي خرند و تزيين مي كنند! خودم هم خوشم نمياد اين روز (والنتاين)را بهانه اي براي تبريك قرار بديم.. حالا بخون....
*
ميدانم دل نبستن به جشنهاي اين و آن در اين روزگار غمگين و پر از گرفتاري سخت است ...!
ميدانم که هر بهانهاي براي شاد بودن در اين روزگار غنيمت است!
ميدانم که از نسل دايناسورها هستم و نه نوشتههايم و نه ديدگاههايم ديگر خريداري ندارند و ميهن دوستي بهقدر تفالهاي نمي ارزد...
با اين همه فقط يک نکته کوچک: شما که مي خواهيد شاد باشيد، شما که ميخواهيد به عشقتان هديه بدهيد، اگر تنها کمي در ميان اين هياهو نيمه علاقهاي هم به اين کهن سرا داريد، برايتان فرقي ميکند که هديهي تان را به جاي 14 فوريه (25 بهمن ماه)، 29 بهمن ماه بدهيد؟
بهترنيست به جاي اينکه از ماههاي ديگران استفاده کنيم ، از ماه خودمان استفاده کنيم؟
آيا بهتر نيست به جاي اينکه زادمرگ يک کشيش مسيحي را جشن بگيريم، يک جشن کهن خودمان را زنده کنيم؟
آيا بهتر نيست يک جشن چند هزارسالهي ايراني را به جاي يک جشن چندصدساله اروپايي جشن بگيريم؟
آيا بهتر نيست به جاي ولنتاين غربي ، که هيچگونه به زبان فارسي نميآيد، اسفندگان (سپندارمزگان) را جايگزين کنيم؟
نگوييد که هم اين خوب است هم آن، خواهش مي کنم نگوييد!!!
در اين هجوم تبليغاتي وسيع که در حال غرق شدن هستيم اگر کمي شل بدهيم تا صد سال ديگر هيچ چيز از ما باقي نمي ماند...
آنقدر حجم تبليغاتي غرب بالا است که کافي است کوچکترين چيزي از آنان را وارد کنيم تا ديگر هيچ جايي براي رسوم خودمان نماند.
مي دانم بسيار چيزهاي مهمتر وجود دارد. اما، بياييد تا اين جشن به مغزاستخوانمان رسوخ نکرده، جشن اسفندگان (سپندارمزگان) را جايگزينش کنيم.
کمي فکر کنيد :
آيا جشن يلدا بد است ؟!
نوروزو چهارشنبه سوري بد است ؟!
پس چرا اسفندگان (سپندارمزگان) چند هزار ساله که آغازش پشت زمانها گم شده است بد باشد... ؟!!
با سلام
از وبلاگ قشنگتان ديدار كردم وبلاگ خوبي داريد