اگر نظام رو مردم تعيين كردن پس خودشون هم حافظ نظام محسوب مي شن و با همين ميزان رايشون كه هي رو در و ديوار و همه جا مي بينيم خب از نظامشون كه ايجادش كردن حفاظت هم مي كنن.اگر اين قدرت ملت تجليه نظام محسوب بشه پس قدرت يه فرد نمي تونه اساس يك نظامو تحديد بكنه، مگه اينكه اين اساس مشكلي داشته باشه و به آب بند باشه كه بخواد با حركت هر فرد نوعي تزلزل پيدا كنه.همچين نظامي كه انقدر نفوذ پذير باشه، به نظر منه نوعي اصلاً وجود نداشتنش به وجود داشتنش شرف داره..مسلمه كه چه آقاي احمدي نژاد چه آقاي موسوي و حتي آقاي خاتمي ( كه انقدر بهشون خرده گرفته مي شه) هدفشون خدمت به ملت عظيم و پرافتخار ايرانه.اگر قبول نداريد خب دليلش رو هم بگيد تا ما هم بدونيم.افرادي كه دورشونو گرفتن خب حتما استعاره از آقاي خاتمي باز هم محسوب مي شه.كه باز هم من دليل اين حرف و اشاره رو نمي فهمم.چه مشكلي در فرديت ايشون وجود داره كه انقدر عملكرشون به باد انتقاد گرفته مي شه؟؟؟؟
+
به نون قندي: به نظر من مناظره به معناي واقعي رو نمي توني توي رسانه ي مليه ما پيدا كني.اينكه دو نفر بشينن رو به روي هم با يه فردي كه توان به چالش بر انگيختن ( و اجازه ي اين كارو) نداره و فقط صحبت هاي طرفين به ارائه ي دوباره ي برنامه هايي كه بيش از نصفشون عملي نمي شه محدود شه، شما اسم اين رو مي ذاري مناظره!؟ حتي معنيه مناظره هم دچار تناقض مي شه.
