لحن ملايم!شايدم.بالاخره همون طور كه تو اين كتاب مسخره نوشته،انسان ها 3 بخش درونشون دارن، والد، كودك، بالغ! تخريب بر مي گرده به كودك يعني نياز به اينكه توي بازي ( حالا اينجا سياست) به ديگران بفهموني كه ببين من از تو برترم.آقاي احمدي نژاد خب آماراي دولت تو دسشه و يه سري كار انجام شده و انجام نشده و يه سري مدير بركنار كرده و يه خلاقيتاي فضايي.آهان راستي اينم بگم كه به نظر من يكي از اشتباهاي ديگه ي آقاي احمدي نژار كه ازش شاكيم اين بركناري سيستم مديريتي.يعني با ورودشون يه ريزش اساسي توي اين سيستم صورت گرفت كه به نظرم باعث مشكلات عديده شد.چون اون چيزي كه يه مديرو نسبت به بقيه ي مديرا برتر مي كنه، تجربه و سابقه ايه كه توي اون رشته ي خاص كسب كرده.با كنار گذاشتن اين افراد و سر كار گذاشتن يه عده ي ديگه به ساختار مديريتي كشور لطمه ي جدي وارد شده.در حالي كه به نظر من وظيفه ي رياست جمهوري بايد در حدود اجرايي محدود بشه و مي تونستن ازين مديرا و تجربه هاشون استفاده كنن اما خب انگار يه نوع تعصب و درگيري جناحي وجود داشته كه اجازه ي اين از خود گذشتگي رو بهشون نداده.نمي دونم.به هر حال من و شما از طريق خانواده به ساختار مديريتي و اجراييه مملكتمون ارتباط پيدا مي كنيم ديگه.مگه اين طور نيست؟مگه همين نيست كه وقتي ميري دانشگاه هر روز خدا با يه صحنه روبه رو ميشي؟واقعاً اين صحنه ها تبديل مي شه به روتين هاي خسته كننده كه هيچ كدوم از طرفين تو اين درگيريه مداوم اصلاً كوتاه نمي آن.اينم خودش بازيه كودك درونشونه احتمالاً بازيه كم نياوردنه.بازي قبول نكردن واقعيتاس.همه ي زندگيمون شده بازي.انگار داريم تو مهدكودك بچه ها زندگي مي كنيم.توي كنفرانس مي ري ميشيني كه 4 تا آدم حسابي نشستن و دارن سخنراني مي كنن.يهو آپاچيا حمله مي كنن و با اين عكساي زندانيه سياسي و هزار تا چيز مزخرف جلسه رو به هم مي زنن.كه چي آخه؟ مي ري ميشيني سره كلاس مي بيني بسيجيا پاي تخته نوشتن درود بر احمدي نژاد و مرگ بر منافق.خب اينا اونوقت يعني چي؟سر كلاس دعواي استادا و دانشجو ها رو گوش مي كني.انگار واقعاً توي ديوونه خونه داري زندگي مي كني.توي خيابون تا يه گشت ارشاد رد مي شه همه مي رن پشت هم قايم مي شن و نصفشونو جمع مي كنن و معلوم نيس كجا مي برن.به نظرم واقعاً امنيت رواني سلب شده.از منه نوعي كه سلب شده.و به نظرم اين ناشي از اشتباهات محاسباتي و لپيه دولتمونه.افتخار به تعداد سفرهاي استانيه؟افتخار به تعداد پل ساخته شدست؟ افتخار به از بين بردن مفاسد اقتصاديه؟ آمار ما چقدر درسته؟ شما مي توني به آمار ما اعتماد كني؟ به اين درصداي الكي؟ به اين كاغذا كه هزار تا از نوعش روي ميز دولتمرداي ما روي هم تلمبار شده و فقط وقتي صحبت از عملكرداست يه نگاهي بهش انداخته مي شه.منه نوعي شدم يه عدد.يكي از ميليون تا عددي كه روي همون برگه ها نوشته شدن.من ازين بدم مي آد.چرا بايد اين طور باشه؟چرا همه شاكين؟
شما مي گي اطرافياي موسوي، خب اطرافيان موسوي لااقل 8 سال سر كار بودن.بعدم كه عوض شدن چيزي بهتر شد؟شما به من بگو چي بهتره از قبل؟اينكه انرژي هسته اي داريم؟اينكه بنزينمون سهميه بندي شد؟اينكه تعداد سفرهاي استانيش زياد بوده؟اينكه هي هوگوچاوز مياد هي ما ميريم؟اينكه با آمريكي نامه نگاري كرديم؟اينكه چي؟
من نظر شخصيم اينه، حالا نمي دونم درسته يا غلط اما فكر مي كنم كه اگه آقاي خاتمي هم مي اومدن راي بالايي داشتن.حالا اينم مهم نيس.چون حالا كه نيومدن.كيه كه توي مملكت ما با طرح قبلي كاري رو انجام نده.همين آقاي رضايي و آقاي كروبي هم توي اومدشون كلي طرح قبلي شايد باشه.كسي چه مي دونه كه پشت دراي بسته ي مملكت چي مي گذره.
من خودم به شخصه با تعصب كوركورانه مخلف 100% ام.