مناقشه مرضيه جان! نه مناغشه!!!
نظام مال الطوايفي
اين يعني چي؟؟؟
معصومه خانم در مثال مناغشه(اگه درست نوشته باشم) نيست!!
حالا چه دو روز چه....
اونوقت يعني اين فاطيما خانوم خواهر راضيه خانومن!؟ به به.نظام مال الطوايفي!مبارك باشه خاله خانوم!
اي بابا!باز اين اومد!
به به!! چشم ما روشن!!
اين كامپيوتر شما بالاخره به كار افتاد فاطيما! خانوم؟؟!
+گفتي چند روز نبودي؟؟!!!!!
بله!!!!!!! ما خاله شديم يكي ديگه پيغام تبريكشو مي ره!!
تو عمه شدن خودتو بگو!!
ببين 2 روز نبودم ها!!!!
به به!!خودمونيم ها ولي صد سال فك نمي كردم وب اين همه سال دوام بياره!!
البت به لطف دو سه نفر!
اول قدم اولين نورسيده ي نسل شما مبارك.
دوم اين كه از هدي پرسيده بودين جلسات آقاي فاطمي نيا كيا تشكيل مي شه بايد بگم كه شايد امسال اصلا تشكيل نشه.
سوم آرزوي موفقيت.
چهارم اين كه من يكي از همون مارمولك ها در بادم.
پنجم عزت زياد
يه خبر داغ!
بچه ي راضيه(خليليان)به دنيا اومـــــــــــــــد!
اسمش هم عليرضاست! :-)
اولين بچه ي نسل ما!
نگران نباشين يه روز منم يه كتاب چاپ ميكنم!.....
پ.ن: ولي من از اولاش خوشم نيومد.... معجزه براي ايمان به صحت نبوت لازمه...من اگه آقا بياد شايد ازش يه معجزه اي يا خبر از غيبي بخوام كه از اينكه خودشه خيالم راحت بشه......
اگه قرار بود كسي با معجزه ايمان نياره كه خدا بيكار نبود، ساحران فرعون يادتون رفته؟؟!!! (فكر كنم بايد براي عرفان مينوشتم، ديگه ديوار اين وبلاگ ترو تميز تره!)
آخه کي ديده عرفان اسم زن باشه؟بيچاره حتماً آرزو داشته پسر باشه
سلام .
فعلا آقاي فامي نيا برنامه ندارن
تأكيد روي بعضي براي اين بود كه خيلي از نوشته هاش از نظرمن و چندنفري كه نظرشون رو شنيدم عمق زيادي نداره!
نمونه اش كتاب نامه هاي خط خطيش كه وقتي توي نمايشگاه خريديمش و خانم پاكنهاد يه ذره ي اولش رو خوندن به من توصيه كردن نوشته هام رو چاپ كنم!!!!!يعني انقدر....!!!
شايد هم واسه گروه سني ما نمي نويسه!!
نويسنده هاي مرد هم احساس دارن!كي گفت ندارن؟ولي موضوع اين بود كه عرفان قصه ي ما خانومه!شك داري سرچش كن!
راستي تو جواب اون كسي كه پرسيده بود جلسات آقاي فاطمي نيا كي تشكيل ميشه :
بايد بگم متاسفانه هنوز خودم نمي دونم . فردا از معلما مي پرسم بهتون ميگم .احتمالا سه شنبه هاست .
پست گذاشتن اينجا شجاعت مي خواد!
حالا چرا انقدر رو بعضي تاکيد مي کني!؟
ما چون اغلب با نيت خيره خودمون تحت آموزش قرار مي گيريم، اينم با نيت خير قبول مي کنيم که نويسنده ي مرد هم احساس داره!