به نظر من قضيه کلاساي خانم روغني رو زيادي جدي گرفتي! (مخاطب: فاطمه!)
بچه ها خودشون همه چيز رو بزرگ مي کردن
من خودم اين قدر بي خيال بودم که سر کلاس شون خوراکي مي خوردم (البته کار خيلي بدي مي کردم!) و تکليف هام رو هم نمي نوشتم و چنمد بار هم از کلاس بيرونم کردن و چند بار هم صفر گرفتم و ... !!
ولي اصلا مهم نبود برام که بخوام خودمو به خاطرش ناراحت کنم يا براش اشک بريزم! يا حرص بخورم يا به عنوان يه خاطره بد تو ذهنم بمونه يا ...