افاقاًمن ازاولشو دقيق خوندم...خب چي كاركنم حسم همين بود!
درضمن خانم نويسنده!آأم داستان دنباله دار كه مي نويسه آخرش يه سه نقطه اي يه ادامه داردي چيزي مي نويسه كه...آؤه قربونش!
گير نده بابا!! منم فكر كردم اينجا قصه تمومه!البته چون اولش را دقيق نخونده بودم!!! اما اين هم يه جور تموم كردنه خب؟
ميشه فهميد كه مي خواد مسلمون بشه يا صليبشو....حالا بقيه ي قصه را بگو تا ضايع نشم يه وقت!!