من حس ششمم مي گم اين بشريه كاسه اي زير نمي كاسه اش هست...
حالا ببينيد من كي گفتم!...همچين بعداًصداش دربياد كه هتون توي نخ بمونيد!
خب فاطمه جان اگر خبريه به ما هم بگو...به خدا خوشحال مي شيم...حالا شام وشيريني هم ندادي مهم نيست...خودمون ازت مي گيريم!
درانتظارادامه...
التماس دعا فاطمه خانوم
منتظره حضوره شما در وبلاگم هستم
به اميد ديدار
اين گلم تقديم به شما و اون نوشته هاي زيباتون
اين داداشت بو مي كشه كه تو آپ كردي؟؟!!
سلام فاطمه خانوم داستانه زيباييه بهت تبريك ميگم
يه فكر تازست نوشتن يك داستان چند قسمتي اينجور نوشته ها خوبه اخه اوني كه مياد ميخونه و خوشش مياد شك نكنيد كه منتظر مي مونه تا قسمت سومشم بخونه
منم كه از اون منتظرا هستم پس منتظره قسمت سوم اين نوشتتون هم هستم
موفق باشيد وقلمه زيباتون هميشه پايدار