• وبلاگ : بر و بچز دبيرستان روشنگر
  • يادداشت : ؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 137 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10      >
     
    + مامان نون قندي 

    سلام من مامان نون قندي ام!!!!!رهگذر چي ميشه حالا نزني تو ذوق بچه؟؟؟؟كجا ميتوني بچه به اين سن پيدا كني با اين هوش سياسي؟؟؟همين امثال شمااند جوونا رو به اين روز انداختند!!!!اگه ديگه بذارم نون قندي بياد روشنگري كنه!!!!

    + رهگذر 
    الان حال و هوا عوض شد؟؟؟؟!!!! چه ابتكار عملي واقعا.نون قندي
    + نون قندي 

    سلام دوستان!

    با توجه به اينكه اعصاباخاشخاشيه گفتم يه چيزي بگم حال و هوامون عوض شه:

    ****دل ما خراب عشقه احمدي نژادو عشقه****

    + رهگذر 
    بالاخره استاداي ما يه سرياشون مشاوراي آقاي ميرحسين هم هستن و انتظار هم جز اين ازشون نمي ره كه به سوال علني جواب علني هم بدن.به نظر من درستش هم همينه.البته باز هم اين شد خلاف نظر معصومه خانوم چون مثل اينكه اين مدل اظهار نظر به نظرشون درست نيست.دوست نداريم؟اگه خب به ديدن چيزايي بود كه دوس نداشتيم ببينيم كه احتمالا تا حالا همه تيمارستاني جايي تشريف داشتيم!!!
    + معصومه 

    استادهاي شما چه قدر جالبند واقعا!!

    اتفاقا من هرچه قدر سعي کردم کشف کنم که ببينم کسي از استادامون، علناً از کسي حمايت مي کنه يا نه، به نتيجه اي نرسيدم!!

    خوبه حداقل تو دانشگاه ما آدما اين قدر تابلو نيستن!!

    +

    آره واقعا! اين خيلي بده که کساني که اصلا ازشون انتظار نداري، به موسوي مي خوان راي بدن

    اين کار آدمو خيلي سخت مي کنه و اصلا آدمو به شک مي ندازه!!

    +

    اين کامنت فقط درجهت ابراز وجود بود!!

    خواستم بگم هم چنان دارم بحث رو دنبال مي کنم

    و اگر تو بحث يه کم ساکت شدم، علتش اين بود که هم وقت نداشتم، و هم حرفام همونايي بود که روشنگري گفت!

    + روشنگري 
    اول اينکه اون اس.ام.اس يه مثال بود و حتي ممکنه ساختگي باشه،و کلاً طوري ضربه ميزنن که تابلو نباشه،اينو مطمئن باش!فکر ميکنم اشکال کار اينجاست که ما حرفاي احمدي نژاد را دوست داريم و عملکردشو نه چندان(البته من به اين نتيجه رسيدم) که اين عملکرد بد هم به نوبه خودش ميتونه آسيب بزنه،ولي ...!!!!
    منم صبح حسابي جا خوردم،البته من اين سر درگمي را از اول تا حالا و فک ميکنم تا آخر يادک ميکشم!
    و اينم بگم اين قاطي کردن نيست،من فک ميکنم ديدن چيزهاي دردناک هست که ما دوست نداريم ببينيم!
    اينکه قابليتش وجود داره ولي استفاده کامل نميکنيم! يعني افرادي هستند يا جرياناتي يا..... که باعث شده جايي که بايد باشيم،نيستيم!


    + رهگذر 
    خب با توجه به اوضاع خراب و تصادف انتخابات با وقت امتحانات محترم واقعا فكر مي كنم كه همگي كلهم مخمون قاطي كرده و حسابي نياز به آتش نشاني اي چيزي داريم.واقعاً من هم دچار همين تضاد زينب خانوم شدم.با اين تفاوت كه برعكسش براي من اتفاق افتاده.اين موضوع اطرافيان و ترس از بي اساس كردن ولايت فقيه رو...خب نمي شه همين جور هم ازش گذشت به هر حيل.خب ما ولايت فقيهو قبول داريم اما آخه مگه مي شه كسايي كه مي دونم حرفاشون بازتاباي وسيع پيدا مي كنه انقدر كم عقل و كودن باشن كه...دست بزارن رو نقاط حساس اونم تو چه زمان حساس تري.آخيش.خب لااقلش اينه كه استاداي ما اكثرشون علنن سر كلاسا اعلام كردن كه به موسوي راي مي دن و خب دلايلشونو هم گفتن.خب معلوم هم بود.يك انسان خير اگه بود چقد خوب بود.نمي دونم چرا يه سري تو گوش آدم وز وز مي كنن كه بابا چرا مي خواي راي بدي؟ چون راي رهبري حرف اولو آخرو مي زنه.اين يكي ديگه واقعاً عين پتك مي خوره تو فرق سر آدم!!!!
    + زينب 

    سلام

    بعد از اندي يه تحولي اينجا ايجاد شدبا تشكر از فاطمه....

    با خوندن اين كامنت ها مخم سوت كشيد.....كلا مي خوام بگم كه راي دادن توي اين دوره خيلي برام سخت شده...baghiasho bebakhshid ke finglish minevisam.....chom keyboardam farsi nadare manam type farsim kheili konde:::::

    kolan mikham begam ke in chand vaghte az bas akhbare etekhabato donbal kardam mesle in adam haye sar gashte shodam..aslan nemidunam chikar konam...az tarafi mibinam ke eteghadatam ba ahmadi nejad jur dar miad...bad yeho irdadt va eshkalate sh tu zehnam miad..mesle ghaiziye haleye nuro...in safare khatami...va...

    nemidunam chikar konam...bad yeho tu ye sitei mibinam ke marjae taghlidam az musavi hemayat karde..kolan hame chizam mirize be ham .. be entekhabe marja ham shak mikonam....ye ki mige musavi khodesh khube.. atarafiash badan...age on rayis jomhur beshe be atrafiash ejazeye in kara ra o nemide ...albate man ke mivafegh nistam ...baid midunam badan kasio az khodesh dur kone.....
    kolan in ruz ha kasayi az musavi tarafdari miknand ke entezaresho nadari!!!!!.....masalan emruz yeki az asatide mohtaram az in parchehaye sabz be dastesh baste bud...man ke ruye in ostad hesabe digeyi baz karde budam....kheili tu zogham khord.....nemiduna shayad entekhabe man eshtebahe....dige daram gij misham....

    + روشنگري 
    اگه درد تو هم از جنس درد من باشه فکر ميکنم خوب حرفتو ميفهمم،منم گاهي در جريان هاي سياسي خيلي پريشان احوال ميشم،نه فقط به خاطر اينکه شخص اول اجرايي کي ميشه،به خاطر اينکه ما که ادعا داريم مملکت اسلامي هستيم چرا اينقدر درد داريم، خوب اگه ما از نظر ايده هاي عقيدتي حداقل در کليت مثل هم فکر ميکنيم،دلمون براي مملکت و انقلاب ميسوزه،دوست داريم به ايده آل نزديک بشيم(قطعاً نميشه منطبق باشيم،چون اون دولت مولاست) چرا نميتونيم به توافق برسيم که اطرافين موسوي خطر ناکند و برنامه قابل توجهي هم ارائه نداده که دل خوش کنيم؟
    الان يه اس.ام.اس رسيد که : آقاجري: در دولت خاتمي يکي از پايه هاي وليت فقيه را منهدم کرديم،در دولت موسوي همه را فرو ميريزيم.
    ميبيني جنس نگراني من چيه؟ اگه يه کم فک کنيم ميبينيم واقعاً هم اينطوري شد! نه؟
    يه حرف ديگه اينکه تغيير به چه قيمتي؟از کسي شنيدم ميگفت من به بني صدر هم رأي دادم،چرا ميترسي؟ تو احمدي نژاد را نپسنديدي،خوب حالا به يکي ديگه رأي بده!
    ولي من اينو نميتونم بپذيرم،من ميخوام اصلح را انتخاب کنم! اينطور نيست؟
    ببخشيد اگه لحنم گاهي تند شد!

    + رهگذر 

    شايد نوع بيانم باعث اين برداشت شده.چون من اول هم گفتم كه با شخص احمدي نژاد مشكلي ندارم.حتي اينو هم گفتم كه توي دوره ي قبل رايم به آقاي احمدي نژاد بود.با اطمينان هم اين كارو كردم.اما نمي دونم چرا رفته رفته به اين نتيجه رسيدم كه شايد من اشتباه كردم.براي همين گفتم كه برم سراغ بقيه ي كانديداها و برنامه هاشون.نه به اين معني كه با تعصب به اصطلاح همين خط كشيدن روي كارهاي خوب.اگر اين طور برداشت كردين خب پس حتما اشكال از طرز بيان بوده چون ذهن مخدوشي دارم الان.فكر مي كردم كه گفتم من كاراي خوب رو قبول دارم.اما خب آدم هميشه دنبال خوبي ها و موقعيت هاي جديده.توي اولين كامنتام هم گفتم كه من كلا موافقم كه دوره هاي 8 ساله ي رياست حذف بشه تا يه مقدار سيستم اجرايي تغيير بكنه.توي دوره ي قبل هم كه براي اولين بار راي مي دادم نظرم همين بود با اينكه اون موقع تصوير بيش از حد مبهمي نسبت به شرايط موجود مملكت داشتم.در ضمن انگار به طور قطع در انتخاب جمله ها دچار مشكلات اساسي شدم چون به هيچ وجه قصد تهميت زدن به هيچ كس و هيچ چيزو نداشتم و ندارم.(تو خونم نيست اين كارا و حتي با اين تخريبايي كه تو نشست هاي آقاي موسوي براي به دست آوردن دل جوونا و برانگيخته كردن احساساتشون صورت مي گيره بازم مخالفم)

    مملكت ايده آل به نظر من تو هيچ جاي دنيا وجود نداره.دنبال عدالت حقيقي ام.منم طرفدار انقلابم و اگه كه خدا بخاد يه نيمچه مسلموني هستم(همون چاكر خدام) اما خب به قول معصومه اين انسان ممكن الخطا كه نمي تونه ايده آل ها رو ايجاد كنه فقط مي تونه وضع موجود رو سر و سامون بده.اي كاش واقعا آدم همه چيزو مي دونست.اي كاش وجود همه خالص بود.اونوقت انقد آدم دچار تضاد دروني نمي شد.خودش يه بحرانه! از يه طرف خب منم كور و كم عقل نيستم، مي بينم كه به هر حال تو اين 4 سال يه چيزايي خب بهتر شده.مثل همين سفراي استاني كه شما مي گي.يا خب اگر به عنوان منبع نيرو به انرژي هسته اي نگا كني خب كيه كه مخالفت كنه.اما خب مشكلاتم هست.كه آدمو به اين فكر مي ندازه كه شايد اگر مسئولا عوض بشن اوضاع بهت شه.اگر انسان مي تونست تصميماتشو امتحان دوباره كنه ديگه اين مشكلات هم وجود نداشت.

    + روشنگري 
    در حد اين چند تا جمله که ازت خوندم و اون طور که شناختم (ا حتماً خيلي خيلي ناقصه) اصلاً با تعصب 100 در صد مخالف نيستي،فقط تعصب را اين ميبيني که از احمدي نژاد دفاع بشه(نوعاً)يا در اين طرز تفکري که شايد من ميگم،و با اين 100% مخالفي چون يه خط بطلان کشيدي رو هر چي کار خوبه و فقط فضاي اطراف خودت را ترسيم کردي،منم دانشگاه ميرم،از نوع دولتي ولي اين چيزايي که ميگي اصلاً نيست(من نديدم)،اگر بسيجي هاي شما مشکل دارن مشکل از اسلام يا دولت نيست،مشکل از اوناست،گشت ارشاد مال دولت نيست، بسيج تو دانشگاه ما،حداقل بخشي که من باهاش سر کار دارم فقط يه سري بچه دردمندن که ميخوان طبق حق رفتار کنن،من قطعاً نميتونم نظر تو را عوض کنم،(مخصوصاً که خودم به جمع بندي نهايي نرسيدم)فقط ميخواستم بحث خوب و منطقي داشته باشيم،تا اگر دليل هست که طرفين ازش خبر نداره بشنوه،اما شما اصلاً نميپذيري و دليل قانع کننده هم نمياري،روي کار ومدن با طرح قبلي با چيزي که من شرح دادم فرق داره،ايني که من ميگم اصلاً خوب نيست،البته من 100% بهش نرسيدم هنوز،ولي احتمالش برام زياده!
    مهم هدف و اعتقاد آدماست .
    اگر صدا و سيما را قبول نداري آمار بانک مرکزي را بخون،تحقيق کن، حرف کارشناس گوش بده، ولي تهمت نزن ندانسته(اگر اينکار را نميکني که نشنيده بگير)، اگر هم ايمان داري به ما هم دليل بگو!
    و يه سؤال اساسي اينه که مملکت ايده آل شما چه شکليه؟آمريکا ؟کانادا؟سوئيس؟عربستان؟مالزي؟....؟ مال من اونه که اسلام حقيقي توش پياده سازي بشه که در اون صورت از هر نظر حتي پيشرفت و .... از همه جلو تره،خيلي بيشتر از غرب،و من هدف و آرمان هاي ملت را هم همين ميدونم و همينطور گفتمان انقلاب را در اين مسير هر چند با خطا هايي تصور ميکنم!

    + رهگذر 

    لحن ملايم!شايدم.بالاخره همون طور كه تو اين كتاب مسخره نوشته،انسان ها 3 بخش درونشون دارن، والد، كودك، بالغ! تخريب بر مي گرده به كودك يعني نياز به اينكه توي بازي ( حالا اينجا سياست) به ديگران بفهموني كه ببين من از تو برترم.آقاي احمدي نژاد خب آماراي دولت تو دسشه و يه سري كار انجام شده و انجام نشده و يه سري مدير بركنار كرده و يه خلاقيتاي فضايي.آهان راستي اينم بگم كه به نظر من يكي از اشتباهاي ديگه ي آقاي احمدي نژار كه ازش شاكيم اين بركناري سيستم مديريتي.يعني با ورودشون يه ريزش اساسي توي اين سيستم صورت گرفت كه به نظرم باعث مشكلات عديده شد.چون اون چيزي كه يه مديرو نسبت به بقيه ي مديرا برتر مي كنه، تجربه و سابقه ايه كه توي اون رشته ي خاص كسب كرده.با كنار گذاشتن اين افراد و سر كار گذاشتن يه عده ي ديگه به ساختار مديريتي كشور لطمه ي جدي وارد شده.در حالي كه به نظر من وظيفه ي رياست جمهوري بايد در حدود اجرايي محدود بشه و مي تونستن ازين مديرا و تجربه هاشون استفاده كنن اما خب انگار يه نوع تعصب و درگيري جناحي وجود داشته كه اجازه ي اين از خود گذشتگي رو بهشون نداده.نمي دونم.به هر حال من و شما از طريق خانواده به ساختار مديريتي و اجراييه مملكتمون ارتباط پيدا مي كنيم ديگه.مگه اين طور نيست؟مگه همين نيست كه وقتي ميري دانشگاه هر روز خدا با يه صحنه روبه رو ميشي؟واقعاً اين صحنه ها تبديل مي شه به روتين هاي خسته كننده كه هيچ كدوم از طرفين تو اين درگيريه مداوم اصلاً كوتاه نمي آن.اينم خودش بازيه كودك درونشونه احتمالاً بازيه كم نياوردنه.بازي قبول نكردن واقعيتاس.همه ي زندگيمون شده بازي.انگار داريم تو مهدكودك بچه ها زندگي مي كنيم.توي كنفرانس مي ري ميشيني كه 4 تا آدم حسابي نشستن و دارن سخنراني مي كنن.يهو آپاچيا حمله مي كنن و با اين عكساي زندانيه سياسي و هزار تا چيز مزخرف جلسه رو به هم مي زنن.كه چي آخه؟ مي ري ميشيني سره كلاس مي بيني بسيجيا پاي تخته نوشتن درود بر احمدي نژاد و مرگ بر منافق.خب اينا اونوقت يعني چي؟سر كلاس دعواي استادا و دانشجو ها رو گوش مي كني.انگار واقعاً توي ديوونه خونه داري زندگي مي كني.توي خيابون تا يه گشت ارشاد رد مي شه همه مي رن پشت هم قايم مي شن و نصفشونو جمع مي كنن و معلوم نيس كجا مي برن.به نظرم واقعاً امنيت رواني سلب شده.از منه نوعي كه سلب شده.و به نظرم اين ناشي از اشتباهات محاسباتي و لپيه دولتمونه.افتخار به تعداد سفرهاي استانيه؟افتخار به تعداد پل ساخته شدست؟ افتخار به از بين بردن مفاسد اقتصاديه؟ آمار ما چقدر درسته؟ شما مي توني به آمار ما اعتماد كني؟ به اين درصداي الكي؟ به اين كاغذا كه هزار تا از نوعش روي ميز دولتمرداي ما روي هم تلمبار شده و فقط وقتي صحبت از عملكرداست يه نگاهي بهش انداخته مي شه.منه نوعي شدم يه عدد.يكي از ميليون تا عددي كه روي همون برگه ها نوشته شدن.من ازين بدم مي آد.چرا بايد اين طور باشه؟چرا همه شاكين؟

    شما مي گي اطرافياي موسوي، خب اطرافيان موسوي لااقل 8 سال سر كار بودن.بعدم كه عوض شدن چيزي بهتر شد؟شما به من بگو چي بهتره از قبل؟اينكه انرژي هسته اي داريم؟اينكه بنزينمون سهميه بندي شد؟اينكه تعداد سفرهاي استانيش زياد بوده؟اينكه هي هوگوچاوز مياد هي ما ميريم؟اينكه با آمريكي نامه نگاري كرديم؟اينكه چي؟

    من نظر شخصيم اينه، حالا نمي دونم درسته يا غلط اما فكر مي كنم كه اگه آقاي خاتمي هم مي اومدن راي بالايي داشتن.حالا اينم مهم نيس.چون حالا كه نيومدن.كيه كه توي مملكت ما با طرح قبلي كاري رو انجام نده.همين آقاي رضايي و آقاي كروبي هم توي اومدشون كلي طرح قبلي شايد باشه.كسي چه مي دونه كه پشت دراي بسته ي مملكت چي مي گذره.

    من خودم به شخصه با تعصب كوركورانه مخلف 100% ام.

    + روشنگري 
    باز شدن راهي به طرف حق را يادم رفت(گفته بودي تو اين دولت نبوده):
    درسته خيلي جاها گير داره ولي انصافاً وقتي نگاه ميکنيم،سفر هاي استاني کار خوب و بي نظيري نبود؟ اينکه محروم ترين افراد شخص اول اجرايي را توي شهرشون ببينن و دلگرم بشن که توجه ميشه بهشون_و شده! درسته که قول هم زياد داده،ولي توجه به محروم بيشتر نشده؟برخي افراد ميگن وقت و پول هدر ميده،اولاً که قبلش کلي زمان ميزارن تا اونجا بهينه عمل بشه(يعني هر کار لازمه انجام شه فقط) بعدشم اگه اينطور بخوايم فک کنيم،2 روز در ماه رسيدگي به استاني غير از تهران اتلاف وقته؟تجربه ثابت کرده که محول کردن وظيفه به استاندار ها صد در صد، جواب نميداده،
    يا برخورد هاي بين المللي که منجر شد هر چند با مقاومت زياد ولي دنيا انرژي هسته اي ما را بپذيره!موضوع انرژي هسته اي را اگر قدرت براي کشور ببيني خيلي بيشتر موجب افتخاره!
    در مورد ژنو نظرات مختلفي هست و به نظر من 2 روي سکه است که خيلي نميتونم قطعي در موردش حرف بزنم.
    کلاً زنده کردن گفتمان انقلاب،.....(نه؟)
    اگر انصاف داشته باشيم در برابر برخي خطرات(اگر در اين مورد به باور برسيم) شايد بشه دولت نهم را دوباره پذيرفت يا حتي به قول کساني که خيلي شاکين تحمل کرد، فقط هر کسي بايد تصميمشو بگيره که چي براش مهم تره!
    اميدوارم توي همه حرفام ناحق از طرفي دفاع نکرده باشم يا بر خلاف طرفي صحبت نکرده باشم.
    + روشنگري 
    روشنگري يعني يه زماني از يدونه از اين روشنگرا فارغ تحصيل شدم_در حدود 2و3 سال ؛) چقد لحنت ملايم شد :د
    1.خيلي دوست دارم بدونم چي باعث شده يه دانشجو از کاراي دولت خسته باشه،چون ايراد هائي که من قبولشون دارم در حد اوضاع خراب مديريتي هست و براي افرادي که کار اجرايي ميکنن.
    2.واقعيت اينه که نميشه حقيقت وجودي برخي از اين اطرافيان را انکار کرد،اطرافيان يعني کساني که توي ستاد هستند،يعني احزابي که رسماً حمايت کردن و موسوي پذيرفته و يعني يک رابطه دو طرفه،يعني احتمال وجود داره که طرف بشه معاون يا وزير يا.... يا حداقل نظرش برا مير حسين مهم باشه،به نظرم اين بوي خطر ميده،اين جملات هم فکر ميکنم مستند بوده و مفهومش اونقدر واضح هست که اگه دروغ نباشه اوضاع خراب بشه.
    3.من شخصاً هنوز مطمئن نشدم به احمدي نژاد رأي بدم،ولي از عاقبت سر کار اومدن اطرافيان موسوي هم ميترسم.
    4.انصافاً برنامه درست حسابي هم نميده،فقط ميکوبه.
    5.يا اينکه ميگه من فقط توي اين 4 سال احساس خطر کردم که بيام، به نظرت بي انصافي نيست، يا طرح ريزي شده از جاي ديگه؟
    6.يا مثلاً اين تحليل که اصلاح طلب ها از رأي اوردن خاتمي نااميد بودن کسي را روي کار اوردن که رأي هاي خاموش و رأي هاي افراد مذهبي را هم جذب کنه،يه شاهد ادعا اينکه از اول موسوي برنامه قطعي ارائه نميداد،هنوزم درست نميده.
    7.اگر چه براي خيلي از کارهاي احمدي نژاد دليل خوب و قانع کننده اي ميشنوم ولي هنوز دلايلي هست که اگر ناچار نبودم نخوام بهش رأي بدم.
    8.بله،تخريب که هست،خيلي هم فراوون و براي هر دو طرف. کسي هم که بخواد چشمشو ببنده و به هر قيمتي از يک فرد دفاع کنه و حرف حساب قبول نکنه به اين تخريب ها و جو سازي ها خواه نا خواه کمک ميکنه!

    + مهمان سرزده 
    من كه له مبر حسين راي ميدم. چون بخ نظرم تنها كسيه كه در حرف و عملش تعادل داره. بقيه با سوابقي كه ازشون داريم مملكتو به سمتي ميبرن كه از يه طرف بيفته تو دره. مثل اين آقاي احمدي كه با سرعت هرچه تمامتر داره مارو ميبره تو دره از اين كارش هم كلي حال ميكنه. خدا به هممون رحم كنه خصوصا اونايي كه به قول مولوي در رساي بردن خرشون دارن همراه بقيه شعر خربرفت و خربرفت ميخونن!
     <    <<    6   7   8   9   10      >