بر و بچز دبیرستان روشنگر
سلام به همه عجب تمثیلی است اینکه علی (ع) مولود کعبه است پس باید باطن قبله را در امام پیدا کرد اما ظاهر گرایان از کعبه تنها سنگهایش را می پرستند شهید آوینی عیدتون مبارک امروز تولد مرضیه خانومه... دیگه هرچی باشه یه مردادیه ومردادیا روی زمین نظیر ندارن!!! حالا درسته گاهی بدجوری شاکیم می کنه و دلم می خواد سرشومستقیم بکنم زیر آب... ولی دختر خیلی خوبیه(البته شبها توی خواب! امیدوارم امسال که تولدش با میلاد امام علی(ع)مصادف شده خود حضرت لطفی بکنند و جهت اهل شدن وهدایت شدن این بشر دوپا اقدامی بفرمایند... براش روزگاری خوش...عاقبتی ختم به خیر...وقلبی سرشار ازایمان و زندگی ای سراسر تدبیروتفکر آرزو می کنم... درپناه مولا ... مرضیه خانم یادم نمی ره که برای فرار از دادن کیک تولد رفتی اعتکاف...بعداًتوقع نداشته باشی... جمعه ، غروب ، انتظار... می دونم که یک نفر هست زیر این گنبد سنگی سلام.....یک سلام پر از غم پس فردا روز پدر. امروز صبح یکی از پدرای خوب و مهربون یکی از بچه های گل مدرسه برا همیشه رفت پیش خدا ....... من که هنوزم نمی تونم باور کنم ؛ و اون باید روز پدر با پدرش برا همیشه خداحافظی کنه . اینو نوشتم تا همه اونایی که به سایت میان یادشون نره یه فاتحه برایش بخونن فقط من نمی تونم اسم این دوستمونو بگم!..... فاتحه یادتون نره این بهترین هدیه برای روز پدر به اون مرحومه ...التماس دعا. سلام از امروز منم اومدم کمک بچه ها میخوام براتون جمله های قشنگ از آدمای مختلف بنویسم فقط لطفاً به این که این جمله ها مال کیه گیر ندین چون منم نمی دونم....! اینم اولین جمله از هزار واژه.... ازم پرسید: منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفتم: زندگیمو . ازم قهر کرد و رفت ولی نمی دونست همه ی زندگیمه....
تولد...تولد...تولدت مبارک
خواندن این پست را به مرضیه خلیلیان توصیه نمی کنم....چون از قدیم گفتند:نباید به بچه رو داد...
)...من کلاً خیلی دوستش دارم(البته نه اونقدر زیاد!!
)...اصلاً شاید همین دیوونه بازیاش باحالش کرده...ولی خب،خیرالامور اوسطها...
که میاد رو آسمونم می کشه یه قوس رنگی
اون که از تبار دریا ، اون که از نسل ستاره س
وقتی باشه هر دقیقه یه تولد دوباره س
اون که آینه ی اتاقم از حضورش بی نصیبه
توی اینه من نشستم اما من با من غریبه
فرصتی نمونده ای عشق ! این صدا صدای مرگه
آخرین فصل جوانه ، فصل جون دادن برگه
از تو قصه ها طلوع کن تا غروب من بمیره
زیر خاکستر سردم ، شعله ی تو جون بگیره
یکی باید اینجا باشه که من رو بدزده از من
با من از خودم خودی تر ، بین تن باشه و پیرهن
یکی باید این جا باشد که شب رو کم کنه از روز
روز تازه یی بیاره جای این روز غزلسوز
یکی باید اینجا باشه ، اونی که مثل کسی نیست
وقت سر دادن آواز مثل اون همنفسی نیست
فرصتی نمونده ای عشق ! این صدا صدای مرگه
آخرین فصل جوانه ، فصل جون دادن برگه
از تو قصه ها طلوع کن تا غروب من بمیره
زیر خاکستر سردم ، شعله ی تو جون بگیره
نویسندگان وبلاگ :
فاطمه (@)[120]
خانم پاکنهاد (@)[17]
زینب (@)[102]
مرضیه (@)[15]
فهیمه (@)[42]
نیره (@)[10]
روشنگری هستیم... البته نه از اونهایی که از کل روشنگری بودن فقط گرش براشون مونده!! یاد گرفتیم که : 1. با احمق بحث نکنیم و بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند. 2. با وقیح جدل نکنیم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحمان را تباه می کند . 3. از حسود دوری کنیم چون حتی اگر دنیا را هم به او تقدیم کنیم باز هم از ما بیزار خواهد بود . 4. تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق نداریم ترجیح دهیم *** اما از دوستی با هر دختر خانمی استقبال می کنیم...امیدواریم که انتقادات دلسوزانتون کمکمون کنه که وبلاگمون یک قدم به جلو برداره:) وایضاً امیدواریم که تصور منفی از روشنگر وروشنگری ها توی ذهن هرکسی که هست با این دوستی کمرنگ یا حتی پاک بشه... پس یاعلی
