سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























بر و بچز دبیرستان روشنگر

 

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی میفته تو ی یک چاه بدون آب . کشاورز هر چه سعی کرد نتونست الاغ رو از تو چاه بیرون بیاره .

برای اینکه حیوون بیچاره زیاد زجر نکشه، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتن چاه رو با خاک پر کنن تا همینکه از خطر افتادن بچه ها در آن جلوگیری کنن و هم اینکه الاغ زود تر بمیره و زیاد زجر نکشه .


مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاکهای روی بدنش رو می تکوند و زیر پاش می ریخت و وقتی خاک زیر پاش بالا می آمد سعی میکرد بره روی خاک ها .
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا اومدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و بیرون اومد.

مشکلات زندگی مثل تلی از خاک بر سر ما میریزند و ما دو انتخاب داریم:
اول اینکه اجازه بدیم مشکلات، ما رو زنده به گور کنن

دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود


نوشته شده در شنبه 86/4/30ساعت 5:42 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |