سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























بر و بچز دبیرستان روشنگر

سر کلاس ادبیات معلم گفت:فعل رفتن رو صرف کن:رفتم ... رفتی ... رفت... ساکت می شوم، می خندم، ولی خنده ام تلخ می شود. استاد داد می زند:خوب بعد؟ ادامه بده . و من می گویم:رفت .رفت..رفت.رفت و دلم شکست...غم رو دلم نشست...رفت شادیم بمرد...شور از دلم ببرد . رفت...رفت...رفت و من می خندم و می گویم : خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است...کارم از گریه گذشته است به آن می خندم

وقتی از مادر متولد شدم..صدایی در گوشم طنین انداخت که بعد از این با تو خواهم بود. به او گفتم تو کیستی؟ گفت :غم!
فکر کردم غم عروسکی خواهد بود که من بعدها با اون بازی خواهم کرد. ولی بعدها فهمیدم!! که من عروسکی هستم در دستان غم

 

 


نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:13 عصر توسط | نظرات ( ) |

این وب لاگه جدیدمه بیاین ببینید و سفارش دهیدhttp://tekeduzi.parsiblog.com/280872.htm


نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 7:11 عصر توسط زینب| نظرات ( ) |

نفر دهم : چشمی در حال مطالعه یک اکوسیستم خودکفا که در آن هر موجود از موجود دیگر یا فضولات آن تغذیه می کند. تنها چیزی که این محفظه کروی کاملا بسته به آن نیاز دارد خورشیده است تا گیاه به تولید اکسیژن بپردازد. این کره مثل یک زمین کوچک است- عکس از ماکسیمیلیان اشنایدر

نفر نهم : ساختمال سلولی ظریف ساقه گل آفتابگردان. بخش های آوندی قرمز و بافت های محافظ آبی هستند. طرح پروانه در کنار عکس دیده می شود - عکس اثر ریچال شیلکاک

نفر هشتم : حملات میگرنی می تواند باعث بروز عارضه های مختلف بصری شود. این نقاشی بازنمایی یک انبار علوفه هنگام بروز این عارضه در یک هنرمند مبتلا به میگرن است- عکس از دبی آیلز

نفر هفتم : یک سلول سرطانی درحال خزیدن به منفذی روی یک فیلتر کاغذی- عکس از ان وستون

نفر ششم : خاصیت چسبندگی ملکول های آب وزن گیره کاغذ را تحمل می کنند - عکس از رابرت اندرسون

نفر پنجم : ورقه های نازک حلال های بی نهایت اشباع شده با کوچکترین تلاطمی به بلور بدل می شوند - عکس از اسپایک واکر

نفر چهارم : نمودی از نظریه بذر کیهانی: این نظریه می گوید که تخم حیات در سراسر جهان پراکنده است و پیدایش حیات در کره خاکی نیز ناشی از فرود همین بذرها بر زمین بوده است. عکس تخم مرغ هایی را که به داخل آب می افتند و در هم می شکنند و تخم های کوچکتر از آنها بیرون می آید نشان می دهد- عکس از جان برکنبری


نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 6:8 عصر توسط زینب| نظرات ( ) |

کودکی از مادرش پرسید: عشق چیست؟

مادر پاسخ داد : وقتی ذره ای از وجودم بودی آن را به تو دادم

از پدر پرسید : عشق چیست؟

پدر گفت:عشق چیزیست که شبها با نانی که می آوردم در

 وجودت می پروراندم

کودک بزرگ شد

روزی عاشق شد

از معشوق پرسید : عشق چیست؟

معشوق گفت: چیزی که از مادرم و پدرم به من ارث رسید و من

آن را با نگاهی به تو هدیه کردم و حالا عشق نیرویی است که

 مرا به تو و تو را به من پیوند می زند .............!

 

و این چرخه ی زندگی است و عشقی بی پایان !

پس باید عاشق بود

 


نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 1:12 عصر توسط | نظرات ( ) |

 

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود باسرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت. ناگهان ازبین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد.پاره آجر به اتومبیل او برخوردکرد .

 مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دیدکه اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و اورا سرزنش کرد.

پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند. پسرک گفت:"اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبورمی کند. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم. برای اینکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم".

 مرد بسیار متاثر شد و از پسر عذر خواهی کرد. برادرپسرک را بلند کرد و روی صندلی نشاند و سوار اتومبیل گرانقیمتش شد و به راهش ادامه داد.

 در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوندبرای جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند !خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف میزند. اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبورمی شود پاره آجربه سمت ما پرتاب کند. این انتخاب خودمان است که گوش کنیم یا نه !

پ ن1:گویا منتخب هم شدیم...من که خیلی خوشحالم...همگی خسته نباشید...دست پارسی بلاگ هم درد نکنه!!!...ازکسانی که تبریک گفتند هم به نمایندگی از همه ی روشنگریها تشکرمی کنم...از دوستانی هم که جور دیگه نوازشمون دادند سپاسگذاریم!!!

 


نوشته شده در شنبه 86/6/10ساعت 7:38 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >