سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























بر و بچز دبیرستان روشنگر

بروبچز سلااااااااااااااام.

 

آقا ما کلی فکر کردیم چی بنویسیم که هم باکلاااااس باشه هم در قدوقواره ی بزرگان باشه هم حق و حقوق فامیلی ادا بشه...

ولی به هیچ نتیجه ای نرسیدیم...

همون تبریک گفتنهای ساده ی خودمون بیشتر می چسبه!

 

خانوم پاکنهاد جــــــــــــــــــــووووووووووووونم!

تولدتون مبـــــــــــــــارک...

 

امیدوارم سالهای سال با سلامت و شادی زندگی کنید و سایه تون بالای سر همسر محترم و دختر گلتون باشه...

یه عالمه آرزوی خوب تقدیم شما...

 

آرزومند هرآنچه که برایتان آرزوست...


نوشته شده در چهارشنبه 87/4/12ساعت 2:0 صبح توسط فاطمه| نظرات ( ) |

به نام خدای هستی بخش

 

به نظرمن! آی ستمه...آی حالگیریه....آی لج آدم درمیاد...که آدم توی فصل امتحانا به دنیا اومده باشه...

ولی این اتفاق افتاده...

بدین وسیله تولد یکی از بربچز روشنگر رو به اطلاع حضار محترم می رسونم...

 

 

یوووهوووووووووووووو....

 

*.: معصـــــــــــــــــومه جــــــــــــــــــان تولـــــــــــــــــدت مبــــــــــــــــــــارک:.*

 

از طرف خودم و همه ی این جماعتی که اسمشون جزء نویسنده های این وبلاگه و درحال حاضر به خوردن کتابهاشون مشغولن، برات زندگی باعزت وعاقبت بخیری و روزگاری شاد و همراه با آسایش آرزو می کنم...

آرزوی دم دست تر هم اینکه انشاءالله این ترم رو به خیر و خوشی با یه معدل توووووووووپ بگذرونی...

 

 


نوشته شده در شنبه 87/3/25ساعت 9:19 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

هوالسمیع والبصیر

 

عصا زنان پله های اتوبوس رو اومد بالا...

نفسی تازه کرد ... هنوز روی صندلی جا گیر نشده بود که اتوبوس توی ایستگاه بعدی وایساد...وجمعیت کثیر!ی سوار اتوبوس شدن...

همراه مسافران جدید خانم بچه به بغلی بود که گرما صورتش رو سرخ سرخ کرده بود...نگاهی به جمعیتی که با چسب راضی به صندلی هاشون چسبیده بودن کردم...همشون یه جوری مسیر دیدشون رو تغییر می دادن که مبادا با اون مادرو فرزند چشم تو چشم بشن...مبادا...

 

وقتی وجدان هیچ کس حتی تیر هم نکشید...وقتی همه در کوچه ی علی چپ(نمی دونم چقدر این اصطلاح درسته!) گم شده بودن! یه صحنه ی عجیب دیدم...

 

از جاش بلند شد...به زور عصاش رو اهرم کرد که توی این فشار مسافران اتوبوس سرپا بایستد...با دست اشاه کرد:دخترم بیا اینجا بشین...بااین بچه!توی این گرما هردوتون اذیت می شید...

 

یه لحظه توجه همه جلب شد...مادر کودک که با اصرارهای زیاد اون مادر سالخورده روی صندلی نشست ،خانم 40-50ساله ای از جا بلند شد...

 

-مادر شماهم بفرمایید اینجا بشینید...

-نه دخترم!راحتم...بفرما شما...

-بفرمایید خواهش می کنم...من امروز درس بزرگی از شما گرفتم!باور کنید این رفتار شما خیلی حرفهاپشتش بود...(عین فیلم هندی شد می دونم!ولی همه ی این حرفها توی یکی از اتوبوسهای همین تهران خودمون رد وبدل شد!همون جایی که شنیدن حرفهای قشنگ توش خیلی عجیب شده و بیشتر وقت جماعت درحال تردد به مشاجره ی لفظی و شکوه از درودیوار می گذره...)...

 

پیرزن نشست و من هنوز نگاه به پسر بچه ی 5-6ساله ای بود که در فاصله ی نیم متری این ماجرا روی صندلی کنار مادرش نشسته بود و آب نبات چوبی لیس می زد!!

 

پ ن:وقتی پست اس ام اس معصومه رو خوندم به نظرم رسید بهتره این کپی پیست کردنهارو یه مقدار کمتر کنیم و خودمون دست به قلم بشیم...دوروبر هرکدوممون موضوع برای نوشتن فراوونه...این جوری هم حواس ما به اطرافمون جمع می شه هم دست نوشته ی خودمون برای مخاطب جذاب تره وهم یکم توی نوشتن وقایع اتفاقیه دستمون راه می افته وازهمه مهمتر بعضیا(دقیقاً منظورم نیره و زینب هستن!)عزای موضوع و مطلب برای آپ کردن نمی گیرن!

 

پ ن2:منتظر سوژه های نابتون هستیم!


نوشته شده در سه شنبه 87/3/7ساعت 8:41 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

آیا فکر می کنید اینکه فرزند چندم خانواده باشید، می تواند بر شکل گیری شخصیت شما تاثیر گذار باشد؟ این مقاله را با ما دنبال کنید تا به همه چیز در این رابطه پی ببرید!

- تک فرزندان

نقاط مثبت: این افراد همان ها هستند که دنیا را متحول می کنند. افرادی تکلیف-گرا، مرتب و منظم، با وجدان و وظیفه شناس، و بسیار قابل اطمینان می باشند. آنها عاشق واقعیت، افکار و اندیشه ها، و جزئیات هستند. و از قبول مسئولیت های مختلف واهمه ای ندارند.

نقاط منفی: یکی از خصیصه های منفی این افراد سرسختی و خشونت شدید آنهاست. کمی کینه ای و پرتوقع هستند و معمولاً از قبول اشتباهاتشان سر باز میزنند.  به هیچ وجه انتقادپذیر نیستند. در برابر دیگران افرادی بسیار حساس و نفوذ پذیرند که احساساتشان خیلی زود جریحه دار می شود.   


- 
فرزندان اول خانواده

نقاط مثبت:  آنها ذاتاً فرمانده به دنیا آمده اند. احتمالاً رئیس جمهورها، فضانوردان و مدیرعاملین همه فرزندان اول خانواده هستند. فکر می کنند که همیشه حق و اولویت در هر کاری با آنهاست. فرزندان اول به دو دسته تقسیم می شوند: پرورش دهندگان افراد مطیع یا متحول کنندگانی سلطه جو. هر دو یکسان هستند فقط از متدهای مختلفی استفاده می کنند. معمولاً فرزندان اول خانواده، افرادی ایرادگیر، مشکل پسند، و دقیق هستند و عاشق توجه به جزئیات مسائلند. افرادی وقت شناس، منظم، و با کفایتند که دوست دارند همه چیز به بهترین نحو انجام شود. از مسائل غافلگیر کننده نیز به هیچ وجه خوششان نمی آید.

نقاط منفی:  معمولاً این افراد کمی بداخلاق، ترشرو بی احساس به نظر می آیند. گه گاه به خاطر زورگویی و فشاری که بر سایرین می آورند، تهدید کننده و رعب آور هستند. چون فکر می کنند که همیشه حق با آنهاست و فقط خودشان همه چیز را می دانند، به دیگران اطمینان کمی دارند. ریاست مآب، ایرادگیر و نسبت به اشتباهات حساس و نکته سنج هستند.


- 
فرزندان وسط خانواده

نقاط مثبت:  فرزندان وسطی، افرادی خانواده دوست هستند که دیگران از بودن با آنها لذت می برند. مهمترین نیاز آنها، آرام نگاه داشتن اقیانوس پرتلاطم زندگی است و شعار آنها "آرامش به هر قیمتی" است. اینها افرادی بسیار آرام و بی سر و صدا، شیرین و دوست داشتنی هستند و شنوندگان خوبی به شمار می روند. مهارت زیادی در حل مشکلات دارند چون همیشه هر دو جنبه ی یک مشکل را بررسی می کنند و دوست دارند همه را خوشحال کنند. همین مسئله باعث می شود که مشاوران و میانجیگران خوبی باشند.

نقاط منفی:  نسبت به فرزندان اول خانواده، احساس سلطه گری کمتری دارند، اما دوست دارند همه آنها را ستایش کرده و دوست بدارندیا حداقل با آنها احساس شادی و خوشبختی کنند. از آنجا که سعی در راضی نگاه داشتن همه دارند، ممکن است به افرادی وابسته تبدیل شوند. نمی توانند خوب تصمیم بگیرند تا جایی که باعث رنجاندن دیگران می شود. همچنین برای شکست و اشتباهات دیگران، خود را سرزنش می کنند.


-
فرزندان آخر خانواده

نقاط مثبت:  افرادی شاد و سرزنده اند که این شادی و سرخوشی را با خود همه جا می برند و دیگران را نیز از آن بهره مند می کنند. مهارت های مردمی آنها بسیار قوی است و عاشق این هستند که دیگران را با حرف ها و کارهایشان سرگرم کنند. هیچ کس برای آنها غریبه نیست و به سرعت با همه صمیمی می شوند. افرادی برونگرا هستند که از وجود دیگران انرژی می گیرند. از ریسک کردن واهمه ای ندارند.

نقاط منفی:  خیلی زود خسته می شوند. از طرد شدن واهمه داشته و افق توجهاتشان کوتاه است. افرادی خود گرا هستند. معمولاً به خاطر توقعات غیر واقعیشان از رابطه، که تصور می کنند در همه ی رابطه ها باید همیشه خوشی و خنده برقرار باشد، رابطه های زیادی را به فنا می دهند. اما نمی دانند که عمر چنین رابطه هایی بسیار کوتاه است.

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 87/3/2ساعت 6:24 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

کفن و دفن هم رشته دانشگاهی شد
 
جام جم آنلاین: دانشگاه "باث" انگلستان برای نخستین بار رشته درسی کفن و دفن راه اندازی کرد.سخنگوی دانشگاه باث گفت: هدف از راه اندازی این دوره آموزشی، آشنایی دانشجویان با چشم انداز مرگ ، مردن افراد و فراق عزیزان به صورت حرفه ای است.

به گزارش واحد مرکزی خبر ، در این رشته درسی ، موضوعاتی مانند مشاوره درباره آگهی ترحیم ، قوانین مربوط به قبور و خاکسپاری بقایای جسد پس از سوزاندن ، تدریس می شود و در پایان دوره آموزشی ، به فارغ التحصیلان، گواهینامه دانشگاهی اعطا خواهد شد.

سخنگوی دانشگاه باث گفت: هدف از راه اندازی این دوره آموزشی، آشنایی دانشجویان با چشم انداز مرگ ، مردن افراد و فراق عزیزان به صورت حرفه ای است تا فارغ التحصیلان بتوانند به خوبی در خدمت متوفی و بازماندگان باشند.


پ ن:یاد آقای ویسه افتادم!!
نوشته شده در شنبه 87/2/28ساعت 11:19 صبح توسط فاطمه| نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >