سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























بر و بچز دبیرستان روشنگر

سلام.

عیدتون مبارک

هم میلاد حضرت رسول و هم عید نوروز...عید در عیده دیگه!

---

روز دوم فروردین شبکه 2 یه سوتی داد...هرکاری کردم نتونستم از مطرح کردنش صرف نظر کنم!!

ساعت حدودهای6بود که ما دیدیم دارن تیزر قرآن قبل از اذان رو می رن تا به خودمون اومدیم دیدیم عبدالباسط داره می خونه...

هی به همدیگه نگاه کردیم...هی به خورشیدی که هنوز توی آسمون بود نگاه کردیم...

دیدیم نخیر!!شبکه ی 2همچنان اصرار داره که اذان شده...

بعدش هم اون صدای تق تق که قبل اذان می ذارن و گذاشتن و خلاصه تا الف الله اکبر رفتن...

اما نمی دونم یه مغز متفکر از کجای شبکه پیدا شد که به اینا گفت دارن چه سوتی تپلی می دن!

خلاصه اذان قطع شد و بعد از اینکه کلی چرت و پرت نشون دادن و سعی کردن یه جوری سرملت رو با گل و بلبل گرم کنن تیتراژ درسهایی از قرآن پخش و شد و دوباره یه قاری دیگه و یه اذان دیگه و...

خلاصه این سوتی برای روز دوم زیاد بود...دوستان دقت کنن کم کم سوتی بدن نه یه دفعه اینقدر داغون!!

این عکسها برای من خیلی جالب بود...گفتم شماهم ببینید...

گزارش تصویری از عید دیدنی خونه ی دکتر ایناست!

ببینید خودتون!  

نوشته شده در دوشنبه 87/1/5ساعت 11:42 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

سلام سلام صدتا سلام

 

جمیعاً خوبید؟خونه تکونی هاتون تموم شد؟!

 

امروز می خوام قصه بگم...(بچه ها:قصه بگو...قصه بگو...)...نه نمی خوام بگم تیم اونا تیم خوبیه اما تیم ما چی کارش می کنه.....!!

سال 67بود...

من که هنوز به دنیا نیومده بودم...شماهم اکثرتون نبودید...

توی همین بهبهه ی عید و خونه تکونی...یه دفعه یه خروس بی محل،نه ببخشید یه بچه ی خوشکل ومامانی و سیاه سوخته! از مامانش اجازه گرفت که به این دنیا بیاد...البه این اجازه گرفتن خیلی هم محترمانه نبود...با کلی چک ولگد و گریه و زاری خلاصه به دنیا اومد...

مامان پرستارش و پدرش و آبجی کوچولوش که اسمش سمانه بود تصمیم گرفتن اسم این مهمون جدید رو فاطمه بذارن...

حالا فاطمه ی قصه ما 20 امین بهار زندگیشو جشن می گیره...

ماهم از طرف خودمون بهش یه تبریک اسااااااااااااااسی می گیم...

فاطمه ی سبوحی عزیز!

تولدت مبارک...

امروز هم شهادت بود وباز نشد بزن و بکوب بکنیم...

امیدوارم سالهای سال در کانون گرم خانواده و زیر سایه پدر و مادر مهربونت با شادی و تندرستی وعاقبت بخیری زندگی کنی...

 


نوشته شده در یکشنبه 86/12/26ساعت 2:51 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

 

اولین خدمتم به ملتم نقد سهمیه‌بندی بنزین می‌باشد!

  

اولین خدمت به مردم هست نقد سهمیه

از کجا تأمین کندبنزین، رضا یا مرضیه!!

سهمیه‌بندی بنزین ما نمی‌گوییم بد است

کارهای زیربنایی قبل از آن چون ابجد است!

سهمیه بندی بنزین را کند شورابی نقد

گر به مجلس او رود باشد شجاع، یا رب مدد!

مجلس و مردم

یا گل و بلبل!

مجلس و دولت دو بال بلبلند

هست مردم بلبل و این دو گلند!

مجلس جای مفت‌خواران نیست

جای تیز کردن سی دندان نیست!

تا شود راضی خدا و خلق او

خنده آید بر لب بر حلق او!

رأی می‌خواهد شورابی چون شیر

از جوان زنها، جوانمردها و پیر

شاد شود شورابی با این گفته‌ها

خلق را خندان کند با نکته‌ها

یا امام هشتم

در مجلس هشتم

کمکم کن!

کاندیدای مستقل ِ منتقد ِ تهران؛ حسین‌علی شورابی(شاعر، حقوقدان، اقتصاددان)

منبع:وبلاگ صندلی 

 

 چیه مگه؟خب اینم یه مدلشه!!مجلس گل و بلبل!

 

پ ن1:ما رأی می دهیــــــــــــــــــــــــــــم...شما چطور؟

پ ن2:بهانه ی عدم شناخت از کاندیداها از نوع بهانه های خنده داری هست که معمولاً برای خودمون میارم...قطعاً دوربرم هرکدوممون چندتا آدم معتبر و قابل اعتماد وکار درست هست که ازشون مشورت بگیریم...

پ ن3:لطفاً مثل سالهای پیش بعضیا به هری پاتر و تام کروز و... رأی ندن...والا به خدا عقل هم یار خوشه!!

پ ن4:به امید رأی آوردن کسانی که لایق نمایندگی مردم باشند...

 پ ن5:امیدوارم آقای عابدی(MK-abedi.org) بابای زینب خودمون هم توی طبس رأی بیارن...

پروا مکن بشتاب...همت چاره ساز است...


نوشته شده در پنج شنبه 86/12/23ساعت 1:15 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

 

لبخند زدن، هم خود ما و هم دیگران را دلگرم می‌کند. با یک لبخند می‌توانیم جهانی را شاد کنیم. جایگزینی یک ظاهر تلخ با یک لبخند به نفع همه است. پس بیایید این تکنیک را به کار ببندیم و به‌طور طبیعی لبخند بزنیم اما چگونه؟

 

لبخند با چشم آغاز می‌شود به همین دلیل به بارقه و احساس خوشبختی در چشمانتان توجه کنید.

- توجه کنید که لبخند زدن تنها با دهان فقط نوعی تظاهر است.

- پرتو لبخند را با چشمانتان ساطع کنید و بقیه صورت را بدون حرکت نگه دارید تا یک لبخند گرم و دوستانه بر آن بنشیند.

این روش را بیاموزید و تمرین کنید تا دریابید که چگونه نزد دیگران محبوب می‌شوید.

 

حرف‌ها و حدیث‌هایی درباره خنده

 

- نشان آدمیان بهشتی، تبسم همیشگی است. رسول‌ اکرم(ص)

- بعد از سلامتی، خنده بزرگ‌ترین نعمت خداست. امام‌علی(ع)

- خوشحال کردن قلب مومن از ده حج باارزش‌تر است. امام صادق(ع)

- هیچ‌چیز مانند خوشرویی زندگی را شیرین نمی‌کند.امام حسن(ع)

- خنده سن افراد را کمتر نشان می‌دهد.

- خنده تحمل دردهای جسمی را آسان‌تر می‌کند. پنج دقیقه خنده از ته دل موجب پنج ساعت تسکین درد می‌شود.
 
پ ن:
پ ن2: خانم میرحیدری برام نوشته بودند:
شاد بودن هنر...شاد کردن هنری والاتر...
لیک هرگز نپسندیم به خویش....که چو یک شکلک بی جان ،شب و روز بی خبر از همه خندان باشیم...
بی غمی عیب بزرگی ست که دوراز ماباد!

نوشته شده در سه شنبه 86/12/21ساعت 11:36 صبح توسط فاطمه| نظرات ( ) |

شخصیت‌شناسی با میوه

 

 

فرض کنید ظرفی پر از میوه جلوی شماست کدام یک از میوه‌ها را اول برمی‌دارید؟ تحقیقات روان‌شناسی نشان داده که شخصیت افراد مختلف به انتخاب میوه مورد علاقه‌شان ربط دارد.

 

میوه ها اینها هستند:

 

 

سیب-پرتقال-گلابی-گیلاس-موز-نارگیل

 

 

 

 سیب

اگر سیب میوه مورد علاقه شماست فردی افراطی هستید که از روی انگیزه آنی و بدون فکر قبلی کار را انجام می‌دهید رک‌گو هستید و از مسافرت لذت می‌برید.

 پرتقال

فردی صبور و پرطاقت هستید که اراده‌تان بسیار قوی است. دوست دارید کارها را به آهستگی ولی به‌طور جدی انجام دهید خجالتی هستید و نزد اطرافیانتان قابل اعتمادید.

 گلابی

اگر تمام توجه‌تان را به کاری معطوف کنید می‌توانید آن را با موفقیت انجام دهید گاهی در انجام کارهای‌تان بی‌ثبات و متغیرید و مایلید که از نتایج سعی و تلاش خود خیلی سریع مطلع شوید.

 گیلاس

زندگی همیشه برای‌تان شیرین نیست و اغلب با فراز و نشیب‌های زندگی مواجه می‌شوید به جای داشتن درآمدی جزیی به شیوه‌ای برای دریافت مقدار زیادی پول فکر می‌کنید و به دنبال فعالیت‌های خلاقانه هستید.

 موز

فردی با محبت، خونگرم و دلسوز هستید. اغلب اوقات از کمبود اعتماد به نفس رنج می‌برید و کمی احساس ترس در شما دیده می‌شود برخی مواقع از اخلاق خوب شما سوء استفاده می‌کنند اما به‌طور کلی ارتباطات شما با دیگران در وضعیت متعادلی قرار دارد.

 نارگیل

جدی، متفکر و اندیشمند هستید اگر چه از روابط اجتماعی‌تان لذت می‌برید ولی در انتخاب شریک زندگی بسیار سخت‌گیر هستید در کارهای‌تان سرسختی و سماجت دارید ولی لزوما بی‌پروا نیستید.
 
پ ن:به اینها هم می گن مطلب زرد؟...نییدونم!خوشم اومد بذارم!خوشتون نمیاد ازش بگذرید!


نوشته شده در سه شنبه 86/12/14ساعت 8:39 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >